در ادامه رستاخیز . . .

به کشف و شهودی تازه از خودم رسیده ام. نیمه دوم امسال برایم پر از شگفتی بود. اتفاق و غافلگیری مداوم که هنوز هم رهایم نکرده است.

گاهی فکر میکنم من متولد شدم و تا کنون زندگی کرده ام فقط برای رسیدن به این نقطه از زمان . همین حدود شش ماه پر از شگفتی.

یکجور تنهایی امن را از حضور آدم های دوست داشتنی در اطرافم حس میکنم و در عین حال دلتنگی که هر روز مضاعف می شود برای عزیزترین نعمت زندگی ام که از حضورش محرومم و تجربه ی حس هایی ناب و تصمیم هایی پر خطر که برای اولین بار میگیرم.

دو روز پیش در آستانه رستاخیری ام بعد از پنج ماه و اندی از حادثه و جمع کردن وسایل اتاقش، بالاخره جرات کردیم و دوباره کارتن ها را باز کردیم و هی خاطره چیدیم و آه کشیدیم و گفتیم یادش بخیر که خیر بود بودنش و سخت است تحمل نبودنش.

دیروز ولی هوا ابری بود و من در شهری زندگی میکنم که هوای ابری معنایش شادی ست و خوشحالی ای که بارش باران همراهش است و می شود شریک شد لذت خیس شدن در باران را کنار ساحل و دوستانی که هستند و همه چیز را جور میکنند برای خوب بودن ، جوری که هنوز سرخوشم از این همه خوبی.

شروع اسفند را با یافتن شکل جدیدی از خودم تجربه کردم و در آخر این ماه یکسال به سال های عمرم اضافه می شود و من مشتاقانه پیر می شوم و لبریز از تجربه و احساسی که هر چند سخت ولی با صبوری سپری اش خواهم کرد.


پ.ن : کنکاش و نوشتن از حالات و درونیاتم مرا به شناخت می رساند.

نظرات 6 + ارسال نظر
ادریس پنج‌شنبه 3 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 10:51 ق.ظ http://abi-sourati.blogsky.com

خوب است که خوبی.
سالم و شاد بمانی...

بهنام شنبه 5 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 11:21 ب.ظ http://gahgah.blogsky.com/

مهشید یکشنبه 6 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 01:19 ب.ظ

پگاه جان تا حالا چند بار این متن رو خوندم و هر بار دلم خواست که کاش از نزدیک میدیدمت . میگی خوبی ، از خدا میخوام که همیشه خوب باشی ولی وقتی حضورت تو سایت کم میشه نگرانت میشم و حسم بهم میگه که این نگرانی بی جا نیست . نگرانم برای تصمیمات پرخطرت و تو مغزم پر از فکره ولی در نهایت دعا میکنم که بهترین تصمیم رو بگیری . دوستت دارم .

hamideh یکشنبه 6 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 01:47 ب.ظ http://www.mamisobhan.blogfa.com

الهی قربونت برم خاله جون که
ما هم خیلی وقتا دلمون تنگ میشه واسه تعریفایی که مامان از تو برامون میکرد، خیلیییییییییی
خیر بود بودنش و سخت است تحمل نبودنش.

مریم (ماریا) دوشنبه 7 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 06:54 ق.ظ http://mariya.blogfa.com

چه تقارن زیبایی ست که تولدت نزدیک بهار است . سال که می گذرد پگاه هم یکسال بزرگتر شده . پیشاپیش تولدت فرخنده بادا.... و اما حرفی را که می خواستم برایت بازگو کنم اینکه آن اتفاق هیچ وقت فراموش شدنی نیست و آن هدیه آسمانی که دوباره به خدا و بهشت تقدیم کرده ای فراموش شدنی نیست . دلتنگی هایت تمامی ندارند و شاید آن اشکهایی که در خلوت ریخته ای و می ریزی هم تمامی نداشته باشد اما همین جریان تلخ تو را به حس های ناب و تصمیمات مهم رساند. خودت دریافته ای که تجربه ها و سختی ها را تحمل خواهی کرد . صبوری خواهی کرد حتی اگر شده به قیمت زیاد سختی کشیدن. مهم بودن توست و این قدرت صبوری .

بهشب یکشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1391 ساعت 09:58 ق.ظ http://behshab.blogsky.com/

اسفند احساس خوبی است

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد