یک قوطی رنگ

" قلب ادما اینقدر بزرگ هست که برای خیلی ها جا داشته باشه . فقط اندازه سهمی رو که به هر کسی میدیم فرق داره. یکی سهم بیشتری داره و یکی کمتر . . . "

این ها حرف های مدیر دوران راهنمایی ام است که ملکه ذهنم شده و سال هاست که خیلی خوب لمسش میکنم .

آدم هایی که درون قلبم جا دارند زیادند . خانواده ام ، دوستان خیلی نزدیکم و دوستان معمولی. همه را دوست دارم. فقط اندازه شان فرق دارد. گاهی سهم یک دوست قدیمی کم میشود . گاهی بیرون می رود از قلبم. و یک دوست جدید وارد میشود. و خب مطمئنن سهم کمتری دارد نسبت به آن دوست قدیمی. باید حالا حالاها بماند.

دیوار جایگاه دوست قبلی هنوز پر از خاطره است. روی دیوار پر بود از قاب عکس ها . از خودش و تصاویر خاطرات مشترکمان. گاهی حتی یک اهنگ خاص، یک کتاب یا حتی یک فیلم در گوشه ای از سهم او تداعی کننده خاطراتش است و خب وقتی می رود همه شان را با خود میبرد. و تا مدتها جای خالی قابها آزارم میدهد . مدام با خودم مرورشان میکنم و قبطه میخورم به دوستی هایی که راحت از بین میرود.

دوست جدید تا بیاید خاطره بسازد زمانی میگذرد که سخت است. و باید تحمل کرد. باید ندید گرفت آن جاهای خالی را.

راه سریعتری هم هست ! یک قوطی رنگ . . . یک قوطی رنگ میخواهد که بکشم روی دیوارها و دیگر جایی از آن جاهای خالی روی دیوار نباشد. جایگاه جدید قلبم را نو نوار کنم برای دوست جدید. او هم میفهمد . بوی رنگ همیشه جوری تازگی دارد که حال آدم را جا می آورد.

باید سری بزنم به رنگ فروشی و چند قوطی رنگ خوب بگیرم برای روزهای مبادایم . تجربه است دیگر ، شما هم امتحان کنید !

نظرات 2 + ارسال نظر
mehdi پنج‌شنبه 16 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 01:18 ق.ظ

Mohem range khoob nist
Mohem naghashe khoobe

گلاره جون سه‌شنبه 21 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 03:45 ب.ظ

من ایمان دارم که تو بهترینها را ترسیم میکنی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد