حالم خوب است

حالم خوب است . باور کنید. هی نپرسید "همه چیز خوب است؟ " معلوم است دیگر. اصلن جواب این سوال از خودش مسخره تر است. اینکه همه چیز خوب باشد. مگر میشود اصلن؟ ولی خوبم من. 

اینکه آدم چیزی می نویسد که حرف از درد میزند دلیلش این نیست که درد دارد. اینکه شعری را بر زبان می آوری که عاشقانه ای تلخ است دلیل بر این نمیشود که روزهای عاشقانه تلخی را میگذرانی. گاهی به متنی ، شعری یا نوشته ای غبطه میخورم. خوشم می آید. لذت میبرم از خواندنش و دوست دارم بنویسمش . بر زبان بیاورمش. همین! باور کنید فقط همین است. 

می شود در ظاهر خوب بود ولی غوغای درونت لحظه ای رهایت نکند. می شود در حال بازی با پسرکت بلند بلند بخندی و در همان لحظه خوش به این فکر کنی که روزی دلت برای این بازی ها و خنده ها تنگ می شود. روزی آروزیش را می کنی و بعد خیلی راحت زهرمار می شود همه ی آن لحظه ها.

این ها هست. مدام هم به خودم بگویم این فکرها را نکن ،حال را بچسب و خوش باش . باز هم نمی شود. به خودم که نمیتوانم دروغ بگویم. احساساتم را که نمی توانم بپیچانم . جلوی خودم که می توانم همه چیز را راحت بگویم. نه فیلتری دارم یا ممیزی نه جواب پس دادنی. خب گاهی هم سرایت میکند به نوشته ها. به این فضای مکتوب مجازی که راحت می شود پیچاندش. راحت می شود فیلترش کرد. 

حالم خوب است و اینکه می نویسم هنوز دلیل خوبی ست بر این مدعا.

نظرات 1 + ارسال نظر
مانـالی یکشنبه 5 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 01:50 ق.ظ http://daarchin.blogsky.com/

خوب بودنت مستدام باشد.
این هم دردیست که درمان ندارد!!
باید چقدر قسم و آیه بخوری که باور کنند پست وبلاگت فقط پست یک وبلاگ بوده است،نه چیزی فراتر!
ما تمرین نوشتن می کنیم.

بله. گاهی خوب است البته. گاهی ناز میکنیم برای دوستان حتی. بهرحال همه این ها دلخوشی ست خودش. سخت نگیر ماندانای عزیزم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد