ناقص الخلقه

سالها پیش دوستی میگفت وبلاگ نویسی مثل مخدر است. معتادش میشوی. البته ان موقع ها هنوز این شبکه های اجتماعی مثل امروز همه گیر نشده بود . همین وبلاگ ها آخر ارتباط بود برای خودش. میشد از هر چیزی نوشت. آنقدرها محتوا مهم نبود . اما حالا . . .

طرف میپرسه یه وبلاگ توپ پیدا کردم و وقتی بهش سر میزنی کلی حرف های خودمونی و قشنگ میخونی. با کلی جزئیات جالب و جذاب. یک دید تازه. کیفور میشوی. حسودی میکنی حتی . بعد هی زور میزنی چیزی مثل او بنویسی و خب نمیشود . همه نمیتوانند جذاب بنویسند.

نوشتن هنر است و برای خلق یک هنر باید رها باشی. ذهنت را از هر چه باید و نباید خالی کنی. و غیر این باشد همیشه یه جای کار ناقص میشود. یک پایش میلنگد مثلن.

الان حس میکنم کلی بچه ی ناقص الخلقه دارم که روی دستم مانده اند. منتظرم شفا پیدا کنند.

نظرات 3 + ارسال نظر
Abed یکشنبه 25 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 01:03 ب.ظ

دخیل می بندیم به همین چار دیواری برای شفا...

این چار دیواری اگه شفا میداد که خودش منتظر معجزه نبود . . .

مهدی یکشنبه 25 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 01:32 ب.ظ http://channel16.blogfa.com

یا من اسم هو دوا

جواب نمیده در این موارد !

امیرعلی یکشنبه 25 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 06:33 ب.ظ http://eskele.blogfa.com

وبلاگ نویس مثه یه موتور دیزلیه ، دیر روشن میشه ، اما وقتی روشن شد ، دیگه خاموش کردنش کار حضرت فیله .

همچین هم سخت نیست خاموش کردنش. بلدند . . .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد